موقعك الحالي:صفحة رئيسية>المنتجات
اسم: مزین (دختر) (عربی) (تلفظ: mozayan) (فارسی: مزَيَن) (انگلیسی: mozayan) معنی: تزیین شده، آراسته، [این کلمه چنانچه مزَیِن /mozayyen/ تلفظ شود به معنی «آرایشگر» است]
Read Moreلغتنامه دهخدا مزین . [ م ُ زَی ْ ی َ ] (ع ص ) مرد پیراسته موی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجل مزین الشعر. (ناظم الاطباء). آراسته . (آنندراج ) (غیاث ) (دهار). بیاراسته . مُجمَّل . زینت شده . بزیب . مزوق . (یادداشت به
Read Moreلغتنامه دهخدا مزین . [ م ُ زَی ْ ی َ ] (ع ص ) مرد پیراسته موی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجل مزین الشعر. (ناظم الاطباء). آراسته . (آنندراج ) (غیاث ) (دهار). بیاراسته . مُجمَّل . زینت شده . بزیب . مزوق . (یادداشت به
Read Moreمعنی مزین فرهنگ فارسی معین واژهیاب آوا مشابه متن آغاز قافیه همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد + مزین فرهنگ فارسی معین (مُ زَ یَّ) [ ع . ] (اِمف .) آراسته شده ، زینت شده . Multilingual Dictionary
Read MoreCheck 'مزین' translations into English. Look through examples of مزین translation in sentences, listen to pronunciation and learn grammar.
Read Moreمعنی مزین شدن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
Read Moreواژه: مزین. نقش دستوری: صفت. آواشناسی: mozayyan. الگوی تکیه: WWS. شمارگان هجا: ۳. بیشتر بدانید. بازیکن را بخوانید. بازی کنان را بخوانید. بازیگاه را بخوانید.
Read Moreمزین - Meaning and translation in English. What is the meaning of مزین in English? See dictionary, pronunciation, synonyms, examples, definitions and rhymes of مزین in English
Read Moreچرخ بی حشمت ت ...ادامه مطلب... مزین (فارسی به عربی): مزخرف مزین (فرهنگ عمید): زینتدادهشده، آراسته، مزین (فارسی به ترکی): bezeli مزین (فرهنگ واژههای فارسی سره): آراسته مزین (کلمات بیگانه به فارسی): آراسته مزین (حل جدول): آراسته مزین
Read Moreالصين -تشنغ تشو -المنطقة الوطنية للتنمية الصناعية للتكنولوجيا المتطورة، جادة العلوم رقم 169.