موقعك الحالي:صفحة رئيسية>المنتجات
معنی آهسته آهسته - فرهنگ فارسی هوشیار ... نرم نرم .
Read Moreمترادف اهسته: ( آهسته ) آرام، بتدریج، بطی ء، تانی، درنگ، کند، ملایم، نرم، نرم نرمک، یواش. متضاد اهسته: ( آهسته ) تند، سریع. معنی انگلیسی: adagio, lento, soft-spoken, heavy, dull, easy, leisurely, light, low, glacial,
Read Moreمعنی اهسته اهسته - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
Read Moreواژه: آهستهآهسته. نقش دستوری: قید. آواشناسی: 'Aheste'Aheste. الگوی تکیه: WWWWWS. شمارگان هجا: ۶. بیشتر بدانید. فراخ زیست را بخوانید. فراخ سال را بخوانید. فراخ سالی را بخوانید.
Read Moreمعنی واژهٔ آهسته در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
Read Moreلغتنامه دهخدا. آهسته . [ هَِ ت َ / ت ِ ] (ص ، ق ) آرام . بی شرور : اوهر، شهرکیست به بر کوه نهاده و با آبهای بسیار، جائی بسیارکشت و مردمانی آهسته . (حدودالعالم ).شتاب گیرد و گرمی بوقت پاداشن صبور گردد و ...
Read Moreآهسته لغتنامه دهخدا. آهسته . [ هَِ ت َ / ت ِ ] (ص ، ق ) آرام . بی شرور : اوهر، شهرکیست به بر کوه نهاده و با آبهای بسیار، جائی بسیارکشت و مردمانی آهسته .
Read Moreترجمه "آهسته" به انگلیسی. slow, slowly, low بهترین ترجمه های "آهسته" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: و میتواند به آهسته کردن گرمایش جهانی کمک کند. ↔ And that could help slow down global warming. آهسته
Read Moreآهسته . [ هَِ ت َ / ت ِ ] (ص ، ق ) آرام . بی شرور : اوهر، شهرکیست به بر کوه نهاده و با آبهای بسیار، جائی بسیارکشت و مردمانی آهسته . (حدودالعالم ).شتاب گیرد و گرمی بوقت پاداشن صبور گردد و آهسته گاه ...
Read More
الصين -تشنغ تشو -المنطقة الوطنية للتنمية الصناعية للتكنولوجيا المتطورة، جادة العلوم رقم 169.